خاطرات حسن فتحی از «مدار صفر درجه» و همکاری با بهرام زند
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۹۶۳۲۶۸
ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست؛ این کارگردان سینما و تلویزیون که این روزها سریال شهرزاد را برای شبکه نمایش خانگی میسازد، یادآور شد که مدیریت دوبلاژ سه سریال وی با عنوانهای «پهلوانان نمیمیرند»، «روشنتر از خاموشی» (ملاصدرا) و «مدار صفر درجه» را بهرام زند بر عهده داشته است.
فتحی سپس درباره همکاری بهرام زند با هر کدام از این مجموعههای تلویزیونی، توضیح داد: در سریال «پهلوانان نمیمیرند» که سال ۷۵ ساخته شد، ایشان علاوه بر اینکه مسئولیت مدیریت دوبلاژ را بر عهده داشت، دوبله نقش پهلوان نصرت با بازی عبدالرضا اکبری را هم عهدهدار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فتحی در ادامه گفتوگو درباره ویژگیهای حرفهای مرحوم بهرام زند در حوزه دوبله هم گفت: آقای زند یکی از بهترین مدیران دوبلاژ ما بودند. علاوه بر اینکه دوبلور بسیار خوبی بودند، نظم و دیسیپلین بسیار مثالزدنی در امر مدیریت دوبلاژ داشتند؛ یا کاری را قبول نمیکردند و یا اگر قبول میکردند با تمام فکر و وجود روی آن متمرکز میشدند و عاشقانه کار میکردند. در هر سه سریالی که در مقام سازنده با ایشان همکاری داشتم، هر بار که سر جلسات دوبلاژ میرفتم که به طور مستمر هم بود، بسیار از احساس تعهد و مسئولیت ایشان لذت میبردم. آقای زند به هیچ وجه در کاری که بر عهده گرفته بودند کمفروشی نمیکردند و با عشق، علاقه و تمام وجود کار را به پایان میرساندند.
این کارگردان در پاسخ به پرسش دربارهی اینکه آیا مواردی پیش میآمد که بهرام زند در مقام مدیر دوبلاژ به او دیالوگ دیگری را پیشنهاد دهد، در این ارتباط به سریال «مدارصفردرجه» اشاره کرد و گفت: در این سریال ما علاوه بر بازیگران ایرانی از چند ملیت دیگر هم بازیگر داشتیم که به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و بعضی از آنها به زبان مجاری صحبت میکردند؛ در نتیجه گاهی میزان دیالوگی که من مینوشتم وقتی به این زبانها برگردانده میشد در دوبله کمتر یا بیشتر میشد که در این موارد آقای زند با هنرمندی پیشنهاد دیالوگ موجز و فشردهتری را میدادند و بسیار حضور فعالی داشتند.
فتحی بار دیگر تأکید کرد: آقای زند این گونه نبود که در انجام کار خود تنها به پایان فکر کند بلکه با تمام ظرفیتهای فنی و ذوقی در کار حضور داشت.
بهرام زند ـ مدیر دوبلاژ باسابقه کشورمان ـ پس از مدتها تحمل بیماری صبح شنبه ۱۸ فروردین ۹۷ از دنیا رفت.
این هنرمند سرپرستی گویندگان را در سریالهای ایرانی از جمله «امام علی (ع)» و «مدار صفر درجه» و مدیریت دوبلاژ را در مجموعههای خارجی مانند «جنگجویان کوهستان»، «شرلوک هلمز» و «ناوارو» عهدهدار بوده است. وی گفتار متن فصلهایی از مستند ایران را نیز انجام داده است.
بیست و چهار (تاریخ دوبله:۱۳۸۹ و ۱۳۹۰)، شیخ بهایی، روشنتر از خاموشی (تاریخ دوبله: ۱۳۸۱)، پهلوانان نمیمیرند (دوبله: ۱۳۷۵)، مسافر، مسافر ری، از سرزمین شمالی و سریال کارتونی بچههای مدرسه والت (دوبله: ۱۳۶۴) از دیگر کارهای مرحوم زند است.
منبع: ایران اکونومیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۹۶۳۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری
آفتابنیوز :
نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانهای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود، اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمیگیرد.
منبع: خبرگزاری مهر